.

۱۳۹۲ شهریور ۲۳, شنبه

افترایی از جنس افک

آخوندی مرجف و دروغ پرداز از تبار ابن سلول؛ سرکرده منافقان شایعه پراکن که حادثه افک را رقم زد، شایعه و افترایی از جنس همان افک را در جامعه منتشر کرد.
این آخوند که طوماری بلند و بالا از دروغ های کوچک و بزرگ را در پرونده سیاه خویش دارد، این بار یکی از نجیب ترین و عفیف ترین اقوام ایرانی را نشانه گرفته و آنان را متهم به بزهکاری کرده است، نمی دانم که بلوچ ها چه هیزم تری به وی فروخته اند که اینگونه می خواهد خود را با چنین شایعه پراکنی هایی، تسکین دهد، غافل از اینکه آب دریا از دهان سگ نجس نمی شود.
حقا که دروغ پردازی سرآغاز فسق و فجور است. همانگونه که پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم فرموند: "وان الكذب يهدي الى الفجور وان الفجور يهدي الي النار ولا يزال الرجل يكذب حتى يكتب عند الله كذابا" (بخاری شماره 6094)
(دروغ انسان را به فجور و فجور به جهنم می رساند و شخص آنقدر دروغ می گوید که نزد الله به نام دروغ پرداز ثبت می گردد.)
چه فجوری فراتر از قذف و تهمت به زنان پاکدامن، مگر این آخوند باور ندارد که الله متعال فرموده است: " إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ " (نور 23)
قطعا کسانی که به زنان مومن و پاکدامن و بی خبر از بزهکاری تهمت بندند در دنیا و آخرت ملعون هستند و عذابی دردناک خواهند داشت.
اکنون این آخوند بار دیگر بجای عذرخواهی می گوید که من تنها نبوده ام که چنین حرفی زده ام فلان سایت ها هم این را گفته اند؟!عذری بدتر از گناه!
واقعا جای بسی تاسف و شگفتی است که آخوندی که خود را آیت الهی می داند، با انسان هایی که خود آن ها را گمراه و منحرف می خواند، همصدا و همرکاب شود، شاید آن ها به هیچ دین و آیین پایبند نباشند اما تو را شاگردانت آیت الهی می خوانند! مگر نشنیده ای که الله متعال می فرماید: " وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَك بِهِ عِلْمٌ إنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَر وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا" (اسراء 36)
چیزی را که به آن آگاه نیستی، دنبال مکن بی گمان، گوش و چشم و قلب، همگی بازخواست خواهند شد.
و رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: "كَفَى بِالْمَرْءِ كَذِبًا أَنْ يُحَدِّثَ بِكُلِّ مَا سَمِعَ" (صحیح مسلم شماره 5)
برای دروغ گویی مرد همین بس که هر چه را شنیده، نقل کند.
و علی رضی الله عنه می فرماید: "الباطل ان تقول سمعت" (نهج البلاغه کلام 141)
آری! چنین انگی به هیچ وجه به قوم بلوچ و اهل سنت ایران نمی چسبد.
نمی دانم که این دست پروردگان حوزوی چه عداوتی با سیستانی هایی دارن که با آنان هم کیش اند، چندی قبل حجت الاسلام ... که نامزد ریاست جمهوری بود با تمسخر و در تبلیغات انتخاباتی اش گفت: هر چه شربت سرما خوردگی به سیستان می فرستادیم کفایت نمی کرد، بعدها متوجه شدیم که سیستانی ها از آن به عنوان خورش غذا استفاده می کنند و امروز این آخوند قبل از بلوچ ها از سیستانی ها نام می برد و چنین اهانتی را نثار جانشان می کند، آیا ملت سیستان این سخنان را اهانتی به کرامت خود نمی داند؟ و یا مجبور است بنابه مصالحی هر چه از مراجع دینی خود می شنود، تحمل کند.
آقای قزوینی! فراموش مکن جهاد نکاحی که از آن سخن می گویی بستر مناسب آن در مذهب تشیع است که به پیروان خویش اجازه می دهد که نهانگاه مملوکه های خود را به دوستان و آشنایان برای کامجویی عاریت بدهند. و از زبان ابوعبدالله علیه السلام جعل کرده اند که چنین کاری اشکال ندارد. (استبصار طوسی 3/138)
خواستگاه چنین جهادی، مذهبی است که جهاد متعه و کامجویی را برای پیروانش نه تنها مباح بلکه موجب نجات و رهایی از جهنم و هم پایه بودن با ائمه و رسول الله صلی الله علیه و سلم می داند.
مذهبی که می گوید: هرگاه زن و مردی که از هم متعه و کام جسته اند، غسل کنند از هر قطره آبی هفتاد فرشته آفریده می شود و تا روز قیامت برایشان استغفار و کسانی را که متعه نکنند، نفرین می کنند. (وسائل 21/16)
مذهبی که پیروانش اعم از دختران باکره و زنان بیوه و حتی شوهردار مجاز هستند که برای یک یا دو ساعت عقد کامجویی بخوانند و برای تقرب، خود را در اختیار مردان قرار دهند و فراتر از این توافق و تبانی برای یک بار جهیدن و کام جستن از زن اشکالی ندارد، می گویند: مردی از ابوعبدالله علیه السلام پرسید: می شود مردی یک زن را برای یک بار جهیدن ازدواج! کند؟ ایشان فرمود: اشکالی ندارد اما به محض اتمام کار روی خویش را برگرداند و دیگر به وی نگاه نکند. (کافی 5/460 باب مایجوز من الاجل)
براستی عفتی که از عمل نمودن به چنین روایاتی عاید پیروان مراجع می شود جای بسی افتخار و مباهات دارد!
آری اگر جهاد نکاحی باشد پیروان چنین مذهبی و چنین اعتقادی به آن سزاوارترند.
نویسنده:ابوحماد بلوچ

هیچ نظری موجود نیست: