فشار ،اختناق ،خفقان،فقدان آزادی ، ارعاب ،شکنجه،تهدید و تبعید در بسیاری از موارد راه گشا نخواهد بود و این اعمال از نشانه های بارز استبداد است

حدود 25 ميليون مسلمان اهلسنت در كشور ایران كه اكثريت جمعيت آن را تشیع چند امامی تشكيل می‌دهند، زندگی می‌كنند كه همواره به صورت سليقه‌ای و ناعادلانه هدف اتهامات وهابی ،تروریست ،وابسته به غرب و کشورهای اسلامی قرار می‌گيرند. سه دهه است كه مسلمانان اهل سنت از بی‌توجهی دولت به مسائل سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی اين اقليت و تبعيض عليه آنان شكايت و گلایه می‌كنند.

با توجه به اینکه در وقت نیاز به اهل سنت مقامات رسمی بارهااعلام كرده‌اند كه مسلمانان اهل سنت نسبت به اكثريت شیعیان و ديگر اقليت‌هادر سطح آموزش پايين‌تر و نرخ بيكاری بالاتری قراردارند.اما متاسفانه تمامی ندای مقامات سلطه زمانی از حلقوم آنها به بیرون راه پیدا می کند که مناسبتی خاص و امری مهم دردستور کار باشدمثل انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شوراکه نیاز به رای 25 میلیونی اهل سنت می باشد.بعد از وصول رای ورفع مشکل متاسفانه نه اینکه به مشکلات اهل سنت رسیدگی نمی شود بلکه سوء ظن ها و اتهامات نسبت به اهل سنت و مطالباتشان افزایش چشم گیری می یابد. به طوری که فعالین اهل سنت در امر اطلاع رسانی و پی گیری مسائل و مشکلات اهل سنت با محدودیت هایی و چه بسا با حبس و تبعید و تهدیدمواجه می گردند.

25 میلیون اهل سنت حق وحقوقی بالاتر از قانون اساسی و خارج از چارچوب آن مطرح ننموده اند و فقط خواهان مشارکت واستفاده از حقوق شهروندی خود در قالب یک سوم جمعیت کشور به میزان سی درصد ی از سهم مشارکت خود در امر کشورداری وتعیین سرنوشت هستند.خواهان خدمت به کشور در راستا و چارچوب قانون اساسی هستند.خواهان استفاده از ظرفیت ها وپتانسیل و استعداد خود درچارچوب قانون واحترام به حقوق ملی و مذهبی خویش هستند.

 تبعیض ، بی‌عدالتی و عقب‌ماندگی اهل سنت در کشوری که ایده گفتگوی تمدنها و یا امروز ادعای مقابله با دنیای تمدنها را دارد به نفع رژیم حاکم نمی باشد،همانگونه که رای اهل سنت مهم و تاثیرگذار بر سیاست کشور است رویگردانی و پشت نهادن این قشر یک سومی از جمعیت کشور تبعا خسارات جبران ناپذیری را بر کشور در همه عرصه ها می تواند بوجود بیاورد. استبدادواستیلای مذهبی در ایران دست به دست هم داده واهل سنت را از بسیاری از حقوق سیاسی و اجتماعی خود محروم نموده است.

فشار ،اختناق ،خفقان،فقدان آزادی ، ارعاب ،شکنجه،تهدید و تبعید در بسیاری از موارد راه گشا نخواهد بود و این اعمال از نشانه های بارز استبداد است که بر علیه اهل سنت در طی سه دهه انجام گرفته وبرعکس این فشارها اهل سنت را نسبت به مطالبات قانونی شان مستحکم تر و با ثباتر گردانیده اند.یعنی هر چه فشارها بر اهل سنت بیشتر شده به همان اندازه قوه دفاع و مبارزه دروجود اهل سنت رشد نموده واین امر مستلزم آن است که در آخر خشم ملت تحت ستم مستبدین و حکام خودکامه، فاشیست های مذهبی را در کام خود فرو خواهد برد.

ولایتمداران بی سنگر باید بدانندکه جایگاه و پایگاه مردمی را صرف نظر از قدرت و نیروی نظامی باید حفظ کرد وبرای پیشبرد اهداف یک نظام ضروری است که از تمامی پتانسیلهای موجوددر کشور بدون در نظر داشت قومیت و مذهب و اقلیت در چارچوب یک ملت باید استفاده کرد. نظامی که در استفاده از نیروی مردمی خود بیمناک باشد و قدرت را در انحصار حوزه افراد خود حفظ نماید دیر یا زود از درون متلاشی خواهد شد زیرا جایگاه مردمی ندارد و از نظر ملت این چنین نظامهایی مشروعیت خود را از دست داده اند.آن هم در کشوری که ترکیبی از اقلیتها و قومیتهاو مذاهب مختلف است که مطالبات سیاسی و اجتماعی آنان با خشونت و تبعیض چند لایه پاسخ داده می شود. 

محمود بلوچ(عضو شاخه فرهنگی سازمان جیش العدل)