سایت تعامل : برنامه هسته ای ایران صلح آمیز است و تحت نظارت آژانس بین المللی قرار دارد. قطعنامه های سازمان ملل کشور را ملزم به تعلیق کامل برنامه غنی سازی نموده که در واقع به معنای چشم پوشی از برنامه هسته ای است. اما ایران حاضر به پذیرش این موضوع نیست و تاکید دارد همانند دیگر کشورها از حق انرژی صلح آمیز برخوردار باشد. ایستادگی ایران بر این موضوع باعث شد تا کشورهای غربی به سمت پذیرش برنامه هسته ای ایران متمایل شوند و به جای اصل برنامه هسته ای ایران به مذاکره در موضوع غنی سازی ۲۰ درصد و سایت فردو بپردازند.
در مذاکرات بغداد، آلماتی یک و دو، طرف ایرانی اعلام کرد که حاضر است بر روی ارائه امتیازهای بزرگی از جمله تعلیق غنی سازی ۲۰ درصد با طرف غربی مذاکره (معامله) کند. اما مشکل چه بود که مذاکرات به نتیجه نرسید؟
مشکل این بود که آمریکا در ازای گزینه های ایران، تنها حاضر بود قول دهد (نه تضمین) که دیگر تحریم بیشتری نمیکند و تحریم پتروشیمی و طلا را لغو کند!
اما این چیزی نبوده و نیست که رهبری و تیم مذاکره کننده ایرانی بپذیرند. چرا که پتروشیمی و طلا تحریم ناپذیر است و عملا ارزش معامله در این سطح ندارد. در ازای امتیاز ایران طرف غربی باید گزینه های متوازن آن که در واقع رفع تحریم ها و پذیرش حق غنی سازی صلح آمیز ایران است را ارائه کند. اما نه تنها حاضر به رفع تحریمها نبودند بلکه حتی حاضر نشدند بر سر دو قلم تحریمهای نفتی و بانک مرکزی ایران معامله کنند.
جلیلی در نابسامانی های وضع موجود مقصر است. نه از جهت اینکه امنیت ملی در سال های اخیر از سوی تحریمهای دشمنان و تصمیمهای اقتصادی غلط داخلی به خطر افتاد که البته از این جهت مقصر است، اما از این جهت که کنج عزلت برگزید و واقعیات مذاکرات را به زبان عامه فهم برای مردم بیان نکرد (البته مناظرات تلویزیونی نشان داد که ذاتاً در ابلاغ پیام مشکل دارد).
مردم فکر می کنند می شود بدون عقب نشینی و وادادگی چرخ سانتریفیوژها بچرخد. امری که در ترتیبات جنگلی عصر حاضر محال به نظر میرسد. طبق قوانین جنگل که متاسفانه در مناسبات بین المللی حاکم است، ضعیف تر مجبور به کرنش در مقابل قویتر است و این با روحیات ملی و مذهبی ملت ایران ناسازگار است.
حال وقت تاسف بر گذشته نیست. مجلس و دولت جدید آقای روحانی باید مراقب باشند. آقای روحانی بهتر از دیگران می دانند که مذاکره به جایی نمی رسد. همین اندک زمزمه مذاکره مذاکره طرف ایرانی باعث شده تا طرف غربی جلوتر بیاید و برنامه موشکی ایران را نیز به فهرست مطالبات هسته ای اضافه کند! راه همان است که مقام معظم رهبری بارها تکرار کرده اند. دشمن تنها وقتی از تحریم ایران ناامید میشود که آسیب پذیری ساختار اقتصادی کشور از تحریم ها کاهش یابد یا به اصطلاح اقتصاد مقاومتی محقق شود. پس باید وضع موجود برای مردم بازگو شود.
اما این چیزی نبوده و نیست که رهبری و تیم مذاکره کننده ایرانی بپذیرند. چرا که پتروشیمی و طلا تحریم ناپذیر است و عملا ارزش معامله در این سطح ندارد. در ازای امتیاز ایران طرف غربی باید گزینه های متوازن آن که در واقع رفع تحریم ها و پذیرش حق غنی سازی صلح آمیز ایران است را ارائه کند. اما نه تنها حاضر به رفع تحریمها نبودند بلکه حتی حاضر نشدند بر سر دو قلم تحریمهای نفتی و بانک مرکزی ایران معامله کنند.
جلیلی در نابسامانی های وضع موجود مقصر است. نه از جهت اینکه امنیت ملی در سال های اخیر از سوی تحریمهای دشمنان و تصمیمهای اقتصادی غلط داخلی به خطر افتاد که البته از این جهت مقصر است، اما از این جهت که کنج عزلت برگزید و واقعیات مذاکرات را به زبان عامه فهم برای مردم بیان نکرد (البته مناظرات تلویزیونی نشان داد که ذاتاً در ابلاغ پیام مشکل دارد).
مردم فکر می کنند می شود بدون عقب نشینی و وادادگی چرخ سانتریفیوژها بچرخد. امری که در ترتیبات جنگلی عصر حاضر محال به نظر میرسد. طبق قوانین جنگل که متاسفانه در مناسبات بین المللی حاکم است، ضعیف تر مجبور به کرنش در مقابل قویتر است و این با روحیات ملی و مذهبی ملت ایران ناسازگار است.
حال وقت تاسف بر گذشته نیست. مجلس و دولت جدید آقای روحانی باید مراقب باشند. آقای روحانی بهتر از دیگران می دانند که مذاکره به جایی نمی رسد. همین اندک زمزمه مذاکره مذاکره طرف ایرانی باعث شده تا طرف غربی جلوتر بیاید و برنامه موشکی ایران را نیز به فهرست مطالبات هسته ای اضافه کند! راه همان است که مقام معظم رهبری بارها تکرار کرده اند. دشمن تنها وقتی از تحریم ایران ناامید میشود که آسیب پذیری ساختار اقتصادی کشور از تحریم ها کاهش یابد یا به اصطلاح اقتصاد مقاومتی محقق شود. پس باید وضع موجود برای مردم بازگو شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر